موضوع: "وصیت نامه شهدا"

وصیت تکان دهنده ی شهید به مادرش

شادی روح جمیع شهدا صلوات

باید آماده قیامت باشیم

شب ها از گریه ی محمد بیدار می شدم وقتی از او علت این همه نماز و گریه را می پرسیدم جواب می داد: «مادر! قیامت بسیار هولناک است ما باید آماده شویم.» محمد در جزیره ی مجنون با سه نفر از دوستانش به شهادت رسید.  در حالی که چند روز از شهادت برادرش جواد می گذشت. در وصیت نامه اش که سه ساعت قبل از شهادتش نوشته بود، امضا کرده بود «شهید عزیز محمد آهندوست» نماز شب شهیدان ؛ محمد محمدی ؛ نشر دارخوئین ؛ ص 42

وصیت شهید زین الدین

شَــهیـد مَـهـدی زیـن الدیّــن هرگـاه #شب جمعه #شهـدا را يـاد كرديد آنها شمـا را نزد سیدالشهدا(ع)یادميكننـد..      شادی روح جمیع شهدا صلوات

خاطره از همکاران شهیدمدافع حرم(سردارشهید حسین علیخانی)

آنچنان  روح  بلند  و بزرگی داشت  که  خیلی از کارهای  مباحی را که ما  با اکراه انجام میدهیم و یا  هیچوقت  دل و درون انجام آن را نداریم،در کمال آرامش روح و روان و با اشتیاق انجام میداد و این کارها را  نه برای ریا بلکه برای درس دادن به دوستان صمیمی در جهت غلبه بر نفسانیات انجام میداد .  به عنوان مثال یکی از این رفتارها  گاها خوردن غذای نیم خورده دوستان همکار در محل کار بود ، در مقابل  صحبت ما که  «« شما چطور دلتان می آید این غذا را بخورید؟ »»  ایشان میگفتند که  دوستان همکار همه مؤمن هستند و هیچکدام هم بیماری واگیر ندارند پس بنده دلیلی برای کراهت  در خوردن این غذا نمیبینم.  »»  خاطره مربوط به دهه 70 می باشد. »»      شادی روح شهدای مدافع حرم صلوات

قانون اول شهید حاج سید مجتبی علمدار

چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم..

وصیت تکان دهنده شهید به مادرش

مادرم!
زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن…
زمان تشییع و تدفینم گریه نکن…..
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن…
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را…
وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت،مادرم گریه کن که اسلام در خطر است.
وصیت نامه شهید سعید زقاقی

اسلام در خطر است

برادران!در زمانی که اسلام در خطر است همان طوری که امام عزیزقلب تپنده ی امت فرمود:<<بر کسانی که توانایی داشته باشند واجب می شود که برای پاسداری از حریم اسلام و قرآن به مقابله با دشمن به پا خیزند.>>مواظب باشید این جنایتکاران هر روز نقشه ای برای نابودی  جمهوری اسلامی ایران می کشند! اما شما

صفحات: 1· 2

سخنی از شهید آوینی در مورد مولود کعبه

عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است….

یعنی اینکه باطن قبله را در امام پیدا کنی!

شهید آوینی

نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد                                                                          ناشد حکم ولایت به ولی می نازد

گر بنازد به علی،شیعه ندارد عجبی                                                                        عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد

ما زین جهان از پی دیدار می رویم                                                                         از بحر دیدن حیدر کرار می رویم

درب بهشت گر نگشاید به روی ما                                                                          گوییم یا علی وز دیوار می رویم

در شجاعت شیرربا نیستی                                                                                      در مروت خود که داند کیستی؟

وابوعلی سینا،متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین می گوید:

حضرت علی(علیه السلام) نسبت به اصحاب،مانند«معقول»بود نسبت به«محسوس»و نیز می گوید:

حضرت علی(علیه السلام)در میان یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)مانند عقول قاهر،نسبت به اجسام مادیه بود.

به راستی کدام بعد از ابعاد وجود حضرت علی(علیه السلام)را می توان بررسی کرد؟شجاعت،عدالت،سخاوت،ایثار،گذشت،علم،آگاهی و معرفت،زهد وتقوا،و….کدام یک؟

حضرت علی(علیه السلام)،شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد،حضرت فرمانروایی است پرقدرت و صلابت

هدیه به روح امیرالمومنین(علیه السلام) صلوات بر محمد وآل محمد

سیره شهدا

پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) فرمودند:دین ندارد کسی که بر سر عهد وپیمانش نیست .

به همین آسانی

می توان پای گذاشت ،جای پای شهدا

زندگیشان این است

که به همراه قلم ،می دود روی خیال آبادم

ازدواجی ست به سبک شهدا

انتخابی زیبا،می شود آغازش

بعد مهر است وخرید است وجهاز

که به تلفیق مرام شهدا

می شود سبزترین فصل شروع

دارم امید که این خاطر ه ها

ره نمایند من خاک نشین را

به قدمگاه شهیدان والهی شدگان…………………………………..

 

به شرط ترک سیگار

همان روز خواستگاری یا زمان خواندن خطبه عقد بود که مادرم گفت:قول می دهد سیگار نکشد.خانمش هم گفت:مجاهد فی سبیل الله نباید سیگار بکشد؛دور از شأن شماست !وقتی برکشتیم خانه رفت جیب هایش را گشت ؛سیگارهایش را در آورد ،له شان کرد وبرد ریخت توی سطل؛گفت «تمام شد {…..}دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند »خانمش می گفت :یکی دو سال از ازدواجمون می گذشت،رفتم پیشش گفتم :این بچه گوشش درد می کنه ؛این سیگار را بگیر یک پک بزن ،دودش را فوت کن توی گوشش .گفت :«نمی تونم .قول دادم دیگه سیگارنکشم .»گفتم :بچه داره درد می کشه !گفت :«ببر بده همسایه بکشه وتوی گوشش فوت کنه .دیگه هم به من نگو.»

(شهید محمد ابراهیم همت،به مجنون گفتم زنده بمان،ص202و203)

شهدا را یاد کنید با یک صلوات

1 2